![]() |
ج: معرفی کتاب+خلاصه و...
"خاک های نرم کوشک"
تحقیق و تالیف: سعید عاکف در این کتاب به جمع آوری خاطراتی از شهید عبدالحسین برونسی و ذکر آن ها پرداخته شده است... "الان چند سالی است که کتاب هایی درباره ی سرداران و فرماندهان باب شده و می نویسند، بنده هم مشتری این کتاب ها هستم و می خوانم؛بعضی از این ها را من خودم از نزدیک می شناختم، آنچه درباره شان نوشته شده، روایت های صادقانه و بسیار تکان دهنده است-این هم حالا آدم می تواند کم و بیش تشخیص بدهد که کدام مبالغه آمیز است و کدام صادقانه است- آدم می بیند برخی از این شخصیت های برجسته،حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمده اند؛این اوستا عبدالحسین برونسی،قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود،شرح حالش را نوشته اند،من توصیه می کنم و واقعا دوست می دارم شماها بخوانید.اسم این کتاب، خاک های نرم کوشک است؛ قشنگ هم نوشته شده است..." از فرمایشات جناب آقای خامنه ای در جمع فیلم سازان و کارگردانان سینما و تلویزیون |
ج: معرفی کتاب+خلاصه و...
"حکایت زمستان"
تالیف: سعید عاکف خاطرات عباس حسينمردي. نويسنده در اين كتاب به واگويي خاطرات يكي از رزمندگان دفاع مقدس ميپردازد و حكايت رزمندهاي را بيان ميكند كه در صحنهاي صحنههاي نبرد ميرود تا توسط دشمن در يك گور دسته جمعي دفن شود ـ در واپسين لحظات ـ متوسل به وجود حضرت ابوالفضل العباس(ع) ميگردد و به معجزه آن حضرت از مرگ حتمي نجات مييابد. پس از آن در دل دشمن و در ميان اردوگاههاي مخوف چند بار دست به عملياتهاي شهادتطلبانه ميزند اما... |
ج: معرفی کتاب+خلاصه و...
آزاده ی گرانقدر ، عباس حسین مردی، قبل از شروع جنگ تحمیلی از محافظان و همراهان شهید بهشتی رحمة الله علیه بودند و چند بخش ابتدایی کتاب"حکایت زمستان" داستان چگونگی آشنا شدنشان با شهید بزرگوار و دلدادگی اش به ایشان است که حس و حال نابی را برای انسان تداعی می کند...عشق و محبتی الهی را...
بعد با شروع جنگ رو به سوی مناطق عملیاتی آورده و در عملیات مسلم ابن عقیل(ع) به اسارت نیروهای حزب بعث در می آیند. در طی این دوران با روحیه فوق العاده ای که داشتند با نقشه های متفاوت و خلاقانه ی خود،هر جور که می توانستند از نیروهای عراقی، حال گیری به عمل می آوردند! ... البته غالبا در پاسخ به ایذا های شدید و ناجوانمردانه نیروهای حزب بعث. هر چند که بعد از هر کدام از این ماجراها تحت شکنجه های سخت قرار می گرفتند. در حین اجرای یکی از همین نقشه ها که قصد به درک واصل کردن سرکرده ی گروهک منافقین را داشتند عملیات ناتمام می ماند و ایشان در چنگال گروهک منافقین گرفتار شده و به مدت هفت ماه شدیدترین و وحشتناک ترین شکنجه هارا متحمل می شوند که خواندن خاطرات آن دوران ایشان، اشک انسان را در می آورد... مطالعه ی این کتاب ارزشمند و خواندنی به دوستان عزیز، پیشنهاد می شود. |
ج: معرفی کتاب+خلاصه و...
"کرشمه خسروانی"
سید مهدی شجاعی یزید بن معاویه لعنة الله علیه (و علیهم) هنگامی که به قصد شکار آهو، در مخفی گاهی در دشت و بیابانی وسیع کمین کرده ، ناگهان متوجه نزدیک شدن دو سوار می شود. یک مرد و دیگری یک زن... یک زن زیبا!... وقتی که این زن به پیشنهاد شوهرش برای زدن آبی تازه به سر و روی خود دستار از سر بر می دارد، آن وقت است که دیگر، به غایت دل را از کف داده و مصمم به تصاحب این زن می شود... به خیال یزید چیزی نیست و کسی نیست که بخواهد و نتواند که او را بدست بیاورد... البته وقتی که می فهمد این زن یک دختر با اصالت و همسر والی عراق است، متوجه می شود که قصد شومش چیزی نیست که به این راحتی ها برآورده شود... کتاب بسیار قشنگی است. خودتان پیدایش کنید و بخوانید و غرق در داستان معماگونه ی هیجان انگیز فوق العاده اش شوید. این که معاویه برای تصاحب او چه نقشه ی شومی را می کشد و بعد چه اتفاقی می افتد را خواهید فهمید. |
ج: معرفی کتاب+خلاصه و...
" نور الدین پسر ایران "
خاطرات جانباز گرانقدر جناب آقای سید نورالدین عافی به قلم " معصومه سپهری"، انتشارات سوره ی مهر |
ج: معرفی کتاب+خلاصه و...
انتشار دستنوشته رهبر انقلاب بر حاشیه كتاب «نورالدین پسر ایران»
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/19082/smpl.jpgدستنوشتهی حضرت آیتالله خامنهای بر حاشیه كتاب «نورالدین پسر ایران» منتشر شد. متن این تقریظ كه عصر یكشنبه طی مراسمی با حضور جمعی از فعالان فرهنگی در مؤسسهی حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب به راوی «سیدنورالدین عافی»، همسر وی و نویسندهی كتاب «معصومه سپهری» اهدا شد، به شرح زیر است: «بسم الله الرحمن الرحیم این نیز یكی از زیباترین نقاشیهای صفحهی پُركار و اعجاز گونهی هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشتهاند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرینزبانی كه از قریحهی ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازكاندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشههائی كه عادتاً در بیان خاطرهها نگفته میماند، از ویژگیهای برجستهی این كتاب است. تنها نقصی كه به نظر رسید نپرداختن به نقش فداكارانهی همسری است كه تلخیها و دشواریهای زندگی با رزمندهئی یكدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اَجر با او را پذیرفته است. ساعات خوش و با صفائی را در مقاطع پیش از خواب با این كتاب گذراندم والحمدلله 90/10/20» «نورالدین پسر ایران»كتاب خاطرات سید نورالدین عافی است؛ پسری شانزده ساله از اهالی روستای خنجان در حوالی تبریز در آذربایجان شرقی كه حضور دفاع مقدس را در گردانهای خطشكن لشكر 31 عاشورا به عنوان نیروی آزاد، غواص و فرمانده دسته و در جبهههای مختلف تجربه كرده و بارها مجروح شده است. نورالدین نزدیك به هشتاد ماه از دوران جنگ تحمیلی را علیرغم جراحات سنگین و شهادت برادر كوچكترش سید صادق در برابر چشمانش در جبهه ماند و در عملیاتهای متعددی حضور داشت و جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است. http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=19079 |
ج: معرفی کتاب+خلاصه و...
كتاب «نورالدین، پسر ایران» روایت ارزشمند خاطرات برادر رزمنده و جانباز، سید نورالدین عافی است كه به قلم خانم معصومه سپهری به رشتهی تحریر و تنظیم درآمده است. شاید افتخار ادبیات ما در عصر حاضر و بلكه در قرون گذشته و حتی در اعصار آینده، نمونههایی از همین دست كتاب است وگرنه ادبیاتِ خالی از تعهد، خالی از بیان معارف الهی و خالی از شرح جانفشانیها و جانبازیهای پیروان مكتب اهل بیت علیهمالسلام و ولایت، هرقدر هم كه ظاهراً زیبا و مزین به آرایهها و پیرایههای ادبی باشد، چندان تأثیری در اصلاح احوال و تحول انسانها نخواهد داشت. سالها پیش یكی از شاعران روحانی كه مرد بسیار لطیفی است، دربارهی «محتوای شعر و تأثیرگذاری آن» قطعهی زیبایی سروده است:
شعر اگر كلید بغض مانده در گلو نباشد پرنیان نقش و معنی، هر چه هست، گو نباشد شعر اگر نگوید اینجا، اشك و آه و خون چه كردند از شعور و شور مردی، ذرهای در او نباشد تا سرای میپرستان، ردِ زخمِ پای ما گیر هیچ سو سری نیابی، ره به آن سبو نباشد این اشتباه است كه ما گمان كنیم سید نورالدین تنها هشتاد ماه جنگیده است. حقیقیت این است كه او و یارانش همچنان در حال جنگیدن و مجاهدهاند؛ جنگ با دردها و آلام جسمی مانده از دوران دفاع مقدس، جنگ با نفس كه جهاد اكبر است و همهی مسلمانان موظف به آنند، جنگ با كسانی كه به دنبال تحریف واقعیتهای دوران 8سالهی جنگ هستند و جنگ با آنانی كه از این راه خسته شدهاند و بریدهاند و به بدگویی از آن میپردازند. بنابراین امثال سید نورالدین همچنان رزمندهاند و به مجاهده در راه حق ادامه میدهند. اما این كتاب واجد ویژگیهایی است كه آن را برای خواننده تبدیل به یك اثر ماندگار و دلنشین میكند كه من در اینجا به 10 مورد از مهمترین این ویژگیها اشاره میكنم: ویژگی اول، بیان روان و سلیس كتاب است. بخش مهم این ویژگی مدیون زحمات سركار خانم سپهری است كه این خاطرات را امانتدارانه و شیوا و روان، پرداخت دادهاند. ویژگی دوم، صداقت و پرهیز از هرنوع مقدسنمایی و تطهیر و بیان بزكشدهی وقایع است. یكی از مصادیق این ویژگی، قطعهای است كه سید وقتی در جبهه حضور دارد، به هر حال علاقهای پیدا میكند یا ضرورت میبیند كه یك جاخشابی را به دست بیاورد و به همین خاطر، جاخشابی یك برادر رزمنده را برمیدارد. از این دست بیان وقایع كه بی هیچ تحریفی آمده، در كتاب بسیار هست. سومین ویژگی كتاب، طنز مستتر در برخی گفتوگوها و منظرهها است. این طنز به بهترین شكل در كتاب حفظ شده است. یك نمونه از این ویژگی در صفحهی 235 كتاب آمده است؛ جایی كه برادر رزمندهای به سید میگوید: تو كه به جبهه آمدهای، بدان كه دو حالت برایت اتفاق میافتد؛ یا برمیگردی یا میمیری. اگر مُردی كه باز دو حالت دارد؛ یا جنازهات مفقود میشود یا برمیگردد. اگر زنده برگشتی، باز هم دو حالت دارد؛ یا زنده هستی یا زِهوار دررفته. همچنین در صفحهی 236 كتاب كه به ماجرای ازدواج سید اشاره دارد، وقتی برادران رزمنده از یك طرف و خانوادهی سید از سوی دیگر به دنبال پیدا كردن همسری شایسته و بایسته برای سید هستند، خود سید به آنها میگوید كه اگر قرار باشد هر كدام شما یك عكس از من بگیرد و ببرد آن را پخش كند كه بهزودی یك گردان دختر برای من پیدا میشود. ویژگی چهارم این كتاب، واقعنمایی و بیان صادقانه و مواجههی بسیار واقعی با زندگی است كه نمونهی آن در صفحات 330 به بعد به چشم میخورد؛ آنجا كه سید برای تأمین نیازهای زندگی خود و خانوادهاش، برای اولین بار با گریه و تضرع دعا میكند و از خداوند كمك میطلبد. ویژگی پنجم، اشارات معرفتی اثرگذار این كتاب است كه نمونهی آن در صفحهی 334 كتاب است: پزشك وقتی سید را با آن وضعیت میبیند، به او میگوید میدانی این بدن روز قیامت از تو سؤال میكند كه تو در دنیا با من چه كردی؟ سید پاسخی عجیب و عرفانی و سطح بالا به او میدهد كه دیدگاه جوانان رزمندهی امثال او را بهخوبی مینمایاند. میگوید: چرا نمیدانم؟! اما گمان نمیكنم این بدن از من شكایتی داشته باشد، چون این بدن را در خوشگذرانی و ولگردی به این روز نینداختهام. خدا خودش قصهی هر زخم مرا میداند كه در كجا و به چه كاری مشغول بودم. بنابراین این بدن خیلی هم باید از من تشكر كند. ویژگی ششم كتاب، نمایش وضعیت جامعهی آن هنگام و نشان دادن برخی افراد یا گروههایی است كه در آن زمان كه بسیاری از مردم غیور این سرزمین مشغول دفاع از دین و كشور و امامشان بودند، آنها با بیتفاوتی یا سهلانگاری یا كارشكنی، بر خلاف جهت مردم حركت و عمل میكردند. آنجا كه پرستاری به خاطر دیدن یك برنامهی تلویزیونی، با بیدقتی و عجله به سید رسیدگی میكند و موجب ناراحتی شدید او میشود. یا آنجایی كه یك مأمور پلیس قضایی كه متأسفانه لباس مقدسی هم به تن داشته، به سید میگوید: اصلاً چه كسی به تو گفته بود كه بروی جبهه؟ و پاسخ سید را میشنود كه: امام به ما گفت. و پلیس قضایی میگوید: خوب حالا امام خودش هم بیاید جواب تو را بدهد! البته در ادامهی كتاب هم آمده كه آن شخص بعدها با اینكه در خط مقدم جبهه حضور هم نداشته، اما برای خودش سوابق و پروندهای درست كرده و امتیازاتی گرفته و به حج هم رفته و به قول خودش به جایی رسیده است. ویژگی هفتم، نمایش عظمت روحی خانوادهی شهدا است. سید این كتاب را -در پیشانی آن- به شهید امیر تقدیم نموده است. وقتی شما این كتاب را میخوانید، به ارادت و محبت بین سید و شهید امیر (همان هوشنگ مارالباش) پی میبرید. جالب است كه وقتی علیآقا (پدر امیر) خبر شهادت پسرش را از سید میشنود، اولین جملهای كه میگوید، این است: خدا را شكر كه هنوز یكیتان ماندهاید. ویژگی هشتم، تأثیر توسل به ائمهی اطهار علیهمالسلام و خصوصاً امام رضا علیهالسلام است كه یك نمونهی آن را از صفحهی 428 ذكر میكنم: وقتی سید با آن گرفتگی و انقباض روحی و و ناراحتی و با قلبی فشرده به حرم امام رضا علیهالسلام مینگرد، كبوتری میآید و كنار پنجره مینشیند و چشم در چشم سید میدوزد. گویی آن كبوتر همهی غم و اندوه سید را با خود میبرد و سید با دیدن آن آرام میشود و انبساط خاطر مییابد. ویژگی نهم، بیان دقیق برخی حوادث جبههها به صورتی واقعی و نه اغراقآمیز و نه بزكشده است. نمونهی آن هم صحنههای مربوط به مجروحیت و حتی شستوشوی آن بدنی است كه پر از سنگریزه و سوختگی است. ویژگی دهم كه به آن اشاره میكنم، پرهیز از بیان خاطره برای كسب شهرت و امتیاز است. سیدنورالدین این خاطرات را سالها پس از وقوع آن گفته و همانطور كه در كتاب آمده، ایشان در پی بروز یك انگیزهی معنوی و هنگامی زبان باز كرده كه خواب حضرت آقا را میبیند. خواب میبیند كه در محضر ایشان است و ایشان مشغول مطالعهی یادداشتهایی هستند كه در حین مطالعهی آن گریه میكنند؛ و صدایی هم در آن اتاق وجود دارد كه میگوید اینها خاطرات جانبازی است كه چندین سال جبهه بوده و جانباز 70 درصد است و تازه میگوید من كاری نكردهام. سید بعد از دیدن این خواب، به بیان خاطرات خود پرداخته است با این نیت كه وظیفه و تكلیف خود را در قبال یاران رزمندهاش و فرهنگ و معنویت جبههها و شهیدان و نیز نسلهای بعدی فرزندان ایرانزمین ادا كرده باشد. مجموع این ویژگیها كتاب خاطرات سید نورالدین را به یك اثر ماندگار تبدیل كرده است و همانطور كه حضرت آقا در یادداشت شریف خود آوردهاند، نقش سركار خانم سپهری نیز در این زمینه برجسته است. منبع:سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی |
ج: معرفی کتاب+خلاصه و...
" جریان شناسی ضد فرهنگ ها" / (استاد) عبد الحسین خسرو پناه/ موسسه فرهنگی حکمت نوین اسلامی
" این کتاب به یکی از مهمترین و پرجنجال ترین مباحث علمی معاصر پرداخته و جریان های فرهنگی معارض با فرهنگ ناب محمدی " صلی الله علیه و آله" همچون تصوف فرقه ای، معنویت های نو ظهور، شیطان پرستی، وهابیت، فمینیسم، بهاییت، ابتذال فرهنگی، فراماسونری، ناسیونالیسم، موسیقی گرایی و انجمن حجتیه را تبیین و تحلیل کرده است. نقدها و بیان آسیب های جزیان های پیش گفته، برای کشف جریان اصیل اسلامی و آگاه سازی عموم مردم بویژه نخبگان فرهنگی نسبت به ضد فرهنگ های رایج درکشور بوده است" |
كليه زمانها +3.5 نسبت به گرينويچ . هم اكنون ساعت 02:51AM ميباشد. |
© کليه حقوق براي باشگاه جوانان ايراني محفوظ است .
قوانين باشگاه
Powered by: vBulletin Version 3.8.10
Copyright ©2000 - 2021, Jelsoft Enterprises Ltd.
Theme & Persian translation by Iranclubs technical support team
اين وبگاه صرفا خدمات گفتمان فارسي بر روي
اينترنت ارائه مينمايد .
نظرات نوشته شده در تالارها بعهده نويسندگان آنهاست و
لزوما نظر باشگاه را منعكس نميكند