![]() |
|
![]() |
#1 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست بسم الله الرحمن الرحیم عده ای دانسته به بهانه تمسک به قران کریم در پی نفی سنت نبوی صلی الله علیه وآله وسلم وکوبیدن ومحو قران کریم ودشمنی با خداوند متعال هستند وبه بهانه تسمک به قران کریم دنبال جسارت به ساحت قدس خاتم الانبیاء صلوات الله وسلام الله علیه واله وسلم هستند ومدعی حسبنا کتاب الله ی هستند که مخالفت با کتاب الله است که حق تبارک وتعالی فرمود " وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ومااتاکم الرسول فخذه ونهاکم عنه فانتهوا «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ- وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ» و قال «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم سوره مبارکه نحل ودهها ایه دیگر گفتمانی شده در باشگاه جوانان ایرانی بین غانت هالک ملحد بهائی شیطان پرست مابون زنیم و......مدعی پیامبری وهدایت مردم ایران و.. ن ومتمسکین به ثقلین کتاب الله وعترتی که قسمتهائی از این بحث بمرور اورده می شود انشالله الرحمن میلاد با سعادت ام ابیها سلام الله تهنیت ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() __________________
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Tuesday 26 September 2017 در 07:48AM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#2 | |||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
ج: قسم به ستاره در حال نابودی
نقل قول:
دوست گرامی، از باب وسعت معانی کلام الهی، و جواز استعمال لفظ در اکثر از معنا، با شما موافقم که یکی از مقصودهای (نجم) در آیه شریفه: والنجم اذا هوی، به معنای سوپرنوا باشد، اما این نمیتواند ظاهر معنای آیه باشد بلکه معنای خلاف ظاهر و یک نوع تاویل است، چون شما واژه (هوی) در آیه شریفه را (والنجم اذا هوی) به معنای انفجار و از پاشیدگی و نابودی گرفتید، و حال آنکه عرب از (هوی) انفجار نمیفهمد بلکه معنای سقوط میفهمد، و واژه انفجار با سقوط معنای متفاوتی دارد، من یحلل علیه غضبی فقد هوی، معنایش این نیست که هر کس غضب خداوند متعال بر او حلول کند منفجر میشود، حتی معنای (هوی) دقیقا معنای نابودی هم نیست، هر چند معنای نابودی به سقوط نزدیکتر است تا معنای انفجار، یعنی در سطح پنجم زبان که سطح ادبیات است راحتتر میتوان از سقوط برای معنای نابودی استفاده کرد تا استفاده برای معنای انفجار. نقل قول:
جواب متمسک به ثقلین آیا این حکیمانه است که خداوند برای دفع توهم مخاطب خود، به سوپرنوا قسم بخورد که اصلا مخاطب او درکی از آن ندارد؟! و مهمتر اینکه از (هوی) فقط غروب ستاره میفهمد، و در اصطلاح خودشان هم از (النجم) ستاره ثریا یا شعری میفهمد، بخصوص که ستاره شعری در همین سوره ذکر شده است که شاید مورد پرستش عرب جاهلی بود، و قرآن اشاره میفرماید به افول و غروب این ستاره، که ببینید چگونه غروب میکند و مخلوق خداوند است. نقل قول:
جواب متمسک به ثقلین hosyn خیلی تعجب است که آیات را اینگونه معنا میکنید! چند بار آیات را با دقت مرور کنید. نقل قول:
جوای متمسک به ثقلین hosyn قریش از فرزندان حضرت ابراهیم و اسماعیل بودند، ملة ابیکم ابراهیم هو سمّاکم المسلمین من قبل، اینطور نبود که از اساس، ملحد و دهری باشند، مخاطبین قرآن کریم در غایت اختلاف هستند، دهری که میگوید: ان هی الا حیاتنا الدنیا نموت و نحیی و ما یهلکنا الا الدهر هست، و اهل کتاب معتقد به آخرت هم هست که میگوید: و قالوا لن تمسنا النار الا ایاما معدودة، و رمز انکار قیامت را میفرماید: بل یرید الانسان لیفجر امامه، و وقتی به نعمت میرسد میگوید: و ما أظنّ الساعة قائمة، و در عین حال ادامه میدهد: و لئن رجعت الی ربی لأجدنّ خیرا منها منقلبا! نقل قول:
hosynجواب متمسک به ثقلین پس مردم زمان نزول قرآن از این آیه چه میفهمیدند؟: هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ تَأْويلَهُ يَوْمَ يَأْتي تَأْويلُهُ يَقُولُ الَّذينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَيَشْفَعُوا لَنا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ الأعراف : 53 و همچنین این آیة: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ البقرة : 254 به کلمه (یطاع) در این آیه دقت کنید: وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ كاظِمينَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ حَميمٍ وَ لا شَفيعٍ يُطاعُ غافر : 18 آیا شفیعی که به فرمایش شما فقط همیاری میکند نباید گفته شود: و لا شفیع یعین؟ مگر شفیع قرار است اطاعت از او شود؟ پست88 قسم به ستاره در حال نابودی - صفحه 6 - باشگاه جوانان ایرانی / تالار گفتمان ایرانیان
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Sunday 26 April 2020 در 10:34PM. |
|||||
![]() |
![]() |
![]() |
#3 | ||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
نقل قول:
سلام علیکم hosyn جواب متمسک به ثقلین دوست گرامی، این چیزی که شما در جامعگیری معنای واحد از کاربردهای مختلف یک لغت به کار گرفتید ریشه قدیمی دارد، و بعضی آن را اشتقاق کبیر میگویند، هر چند غالب لغویین این راه نمیروند، و کلمات هم خانواده را الزاما به یک معنا نمیگیرند و به اصطلاح مشترک لفظی میگیرند، یعنی یک لفظ و دو یا چند معنای مختلف، مثل شیر و شیر در فارسی: آن یکی شیری است آدم میخورد -- این یکی شیری است کآدم میخورد! خود همین شعر مصداق زیبای چند وجهی در یک جمله است. به هر حال بنده با اشتقاق کبیر و اینکه یک ماده لغوی معنای واحد دارد بسیار موافقم، و در این زمینه نوابغی بودند که کتاب نوشتند و در طول تاریخ مورد استقبال عرب و عجم قرار گرفتند، و پدر این فن، ابن فارس است که بیش از هزار سال پیش کتاب گرانسنگ مقاییس اللغة را نوشته و سعی کرده معنای اصلی هر ماده لغوی را کشف و بیان کند، البته میگوید: تکلّف به خرج نمیدهم یعنی بافندگی نمیکنم! و هر کجا نتوانستم به معنای واحد برگردانم قائل به دو اصل یا بیشتر برای آن ماده میشوم. کتاب او و عبارت او را میتوانید در سایتها و مراجع عمومی ببینید، و راجع به ماده هوی میگوید: مقاييس اللغة • الموقع الرسمي للمكتبة الشاملة معجم مقاييس اللغه، ج6، ص: 16 هوى الهاء و الواو و الياء: أصلٌ صحيح يدلُّ على خُلُوٍّ و سقوط. أصله الهواء بين الأرض و السماء، سمِّى لخلوِّه. قالوا: و كلُّ خالٍ هواء. قال اللَّه تعالى: وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ ، أى خاليةٌ لا قَعِى شيئاً، ثمَّ قال زُهير: كأَنَّ الرَّحْلَ منها فوقَ صَعلٍ من الظِّلْمان جؤجؤهُ هواءُ «3» و يقال هَوَى الشّىءُ يَهوِى: سقط. و هاويةُ «4»: جهنم؛ لأنَّ الكافر يَهوِى فيها. و الهَاوية: كلُّ مَهْواة. و الهُوَّة: الوَهدة العميقة. و أهْوَى إليه بيده ليأخذه، كأنَّه رَمى إليه بيده إدا أرسلها. و تهَاوَى القَوْمُ فى المَهْواة: سقط بعضهم فى إثْر بعض. و يقولون: الهَوِىُّ ذَهابٌ فى انحدار، و الهُوِىّ فى الارتفاع. قال زُهير فى الهَوِىّ: يَشُقُّ بها الأماعِزَ فهي تَهوِى هَوِىّ الدَّلْوِ أسلَمَها الرِّشاءُ «1» و قال الهذَلى فى الهُوِىّ: و إذا رميتَ به الفِجاجَ رأيتَه يَهوِى مَخارِمَها هُوِىَّ الأجدلِ «2» و هَوَت الطّعنةُ: فَتَحَتْ فاها تَهوِى، و هو من الهواء: الخالى. و هَوَتْ أمُّهُ: شَتْمٌ، أى سقَطَتْ و هَلَكَتْ. وَ فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ كما يقال: ثاكلة. و المَهْوَى: بُعدُ ما بينَ الشَّيئينِ المنتصِبَين، حتى يقالُ ذلك لبُعْد ما بين المَنْكِبَين. و أمَّا* الهوى: هَوى النَّفسِ، فمن المَعنيين جميعاً، لأنَه خالٍ من كلِّ خير، و يَهوِى بصاحِبِه فيما لا ينبغى. قال اللَّه تعالى فى وصف نبيّه عليه الصلاة و السلام: وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى ، يقال منه هَوِيتُ «3» أَهْوَى هَوًى. و أمَّا المُهاواة فذكر أبو عمرٍو أنّها الملاجَّة. و قال أبو عبيد: شدّة السَّير. و أنشد: فلم تستطع مَىٌّ مَهاواتَنا السُّرَى و لا ليلَ عِيسٍ فى البُرِينَ خواضِعِ «4» و الذى قاله فصيح: أمَّا المُلَاجَّة فلأَنَّ كلَّ واحدٍ منهما يحبُّ هَوَى صاحِبه. و أمَّا السَّير فلِمَا فى ذلك من التَّرامِى بالأبدان عند السَّير. ***************** ببینید میگوید: هوی یک اصل صحیح است که دلالت میکند بر خالی بودن و سقوط، و برای هر یک شاهد میآورد، و سپس میگوید: هوای نفس هم فمن المعنیین جمیعا، هر دو معنای (خالی بودن از هر خیر و ساقط کننده صاحبش در چیز ناروا) را در بردارد. نقل قول:
hosynجواب متمسک به ثقلین سقوط در مختصات ناظر، منافاتی با حرکت وضعی شبانهروزی زمین به گرد خود ندارد، عرب برای سقوط، واژه وجوب هم به کار میبرد، فاذا وجبت جنوبها فکلوا منها، و به کتب لغت مراجعه کنید یکی از کاربردها برای غروب خورشید، تعبیر: وجبت الشمس است، یعنی خورشید سقوط کرد، خود شما دلوک شمس را به معنای مالیدن خورشید خودش را به کرانه افق معنا کردید، آیا خورشید خودش را به کرانه افق میمالد؟ چه کسی در این تعبیر زیبای ادبی شک دارد؟ اما اگر دنبال مالیدن خورشید در بیرون بگردد از سطح پنجم زبان به سطح دوم آن رفته است! نقل قول:
hosynجواب متمسک به ثقلین خود شما فرمودید: (در فرهنگ قرآن کلمه هوا به معنای تهی و پوچ بودن است که البته معنی نا بودی نیز از آن انتزاع می شود.) ولی از هر امر پوچی لازم نیست نابودی انتزاع شود، و دیدید که ابن فارس هم به معنای تهی گرفت و هم به معنای سقوط، ولی نابودی نگرفت، هر چند در بعض موارد، لازمه تهی بودن، نابودی است، ولی این غیر از معنای لغت است، لازم معنا غیر از خود معنا است، و آن هم لازم در بعض موارد. نقل قول:
hosynجواب متمسک به ثقلین أحسنت! دوست گرامی، و من هم با شما موافقم! و میخواستم همین را بفرمایید! پس حتی اگر حرف شما را بپذیریم که شفاعت به معنای متفاهم امروز ما هم در بین عرب آن زمان رایج نبود، مانعی ندارد که خداوند به معنای دیگر شفاعت اشاره کند که مخاطب درک چندانی از آن ندارد، ولی همانطور که اشاره کردم درک همین معنا را هم داشتند. بگذریم از اینکه واژه (هوی) با حروف مقطعه فرق میکند، چون مخاطب هیچ معنائی از آن نمیفهمد، اما (هوی) در عرف عام عرب، معنای خاص خود دارد، و مردم از آن چیزی میفهمند، و باید ببینیم که چه میفهمیدند، و در اینجا است که میگوییم حکیمانه نیست که نزد آنها به سوپرنوا قسم خورده شود، هر چند حکیمانه است که برای کل بشر در طول تاریخ مجموعا، چنین قسمی خورده شود، اما منافاتی ندارد که مردم آن زمان هم مناسب درک خود، معنای درستی بفهمند که مثلا غروب چیزی باشد که آنها آن را پرستش میکنند، و خداوند همه معانی صحیح را از کلام خودش قصد کرده باشد. پست 102 http://iranclubs.org/forums/showthre...=155488&page=7
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Sunday 26 April 2020 در 10:38PM. |
||||
![]() |
![]() |
![]() |
#4 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
پست 111
http://iranclubs.org/forums/showthre...=155488&page=8 نقل قول:
hosyn جواب متمسک به ثقلین دوست گرامی، ولی در فرهنگ قرآن، باد هوا، پوچ و تهی نیست، هرگز قرآن با این پندار قدما همراهی نکرده و اصطلاح آنها را تایید نکرده است، قرآن برای باد هوا تعبیر میکند: ارسلنا الریاح لواقح، پربارترین چیزها همین باد هوای شماست! اما ماده (هوی) در اشتقاق کبیر با مادههای (هون - هور - وهن - وهی) که همگی هم در قرآن کریم به کار رفته است، همخانواده است، و همگی یک نوع سستی و فروریختگی در آن است، شفا جرف هار فانهار، اهون البیوت، و مهین و مهین، و مثلا: فأمّه هاویة یعنی ساقطة، در جایگاه پست، که قرآن از مراتب بهشت تعبیر میفرماید به درجات، و از مراتب آتش و جهنم تعبیر میکند به درکات، فی الدرک الاسفل من النار، و از این همین جهت: نار حامیة که هاویة است، در پایینترین درکات سقوط است، و گرنه باید فامه هاویة را توجیهات بعید بکنید، مثل پوچ و تهی و نابود شده، و حال آنکه نار حامیة که قرآن تفسیر میفرماید نه پوچ است و نه نابود و معدوم، دوست گرامی بیایید با انصاف، هر دوی ما به هاویة نگاه کنیم! اگر توجیه غیر بعید برای هاویة (به معنای باد هوا) دارید بفرمایید استفاده کنیم، تاکید میکنم با در نظر گرفتن تفسیر خود قرآن آن را به: نار حامیة. نقل قول:
جواب متمسک به ثقلین دوست گرامی، آیا به نظر شما یکی از پیشنیازهای این کنکاش، انکار واضحات است؟ گمان نمیکنم چنین چیزی بگویید، پس با من باشید یک محک بزنیم: همه دیدهایم یا برای ما قابل درک است که تازه مسلمانها چون از کودکی با پیشزمینه فرهنگی مسلمین بزرگ نشدهاند و با ذهن خالی با دستورات قرآن و اسلام برخورد میکنند، گاها سؤالاتی میپرسند که به ذهن سایر مسلمین نمیآید، اکنون فرض میگیریم یک تازه منسلمان به این سایت و این تاپیک شما وارد میشود و بحث ما را ملاحظه میکند و سؤالاتی برایش مطرح میشود، گمان نمیکنم ما به او اجازه طرح سؤال راجع به تمسک به قران ندهیم، لذا این سؤال را این تازه مسلمان از بحث فیما بین شما حاضران گفتمان میپرسد: کسی که این تاپیک را ایجاد کرده است مدعی است که در صدر اسلام تنها دو نماز خوانده میشده، و پنج نماز بعدها توسط مسلمین به دین و قرآن تحمیل شده است، من به عنوان یک تازه مسلمان فکر میکنم اگر این حرف درست باشد دیگر نمیتوانم به مسلمین و ادعاهای آنها در تعلیم قرآن و دین، اعتماد کنم، و تنها و تنها باید به قرآن مراجعه کنم، و تاکید میکنم از این به بعد با مسلمین با سوء ظن برخورد خواهم کرد. اکنون میپرسم بین شما بحث بود که آیه قرآن کریم: أقم الصلاة لدلوک الشمس الی غسق اللیل و قران الفجر، مقصود از دلوک شمس چیست؟ صاحب سرنگار بحث گفت: مقصود غروب خورشید است که خورشید خود را به کرانه افق میمالد، و بسیاری از مسلمین میگویند: مقصود هنگام ظهر و زوال شمس است که خورشید خود را به شکم آسمان که عرب به آن کبد السماء میگوید میمالد، آیا کدامین درست میگویید؟ تاکید میکنم که من فقط میخواهم از فرهنگ قرآن به من ثابت کنید که دلوک شمس به معنای غروب خورشید است یا زوال خورشید؟ صاحب این تاپیک میگوید: آیه دیگر میگوید: طرفی النهار، و نیز تصریح به صلاة الفجر و صلاة العشاء شاهد من است، و مسلمین میگویند: غیر از نماز جمعه و تعبیر قبل غروبها و نیز و حین تظهرون، آیه قرآن میگوید: بر نمازها و نماز میان محافظت کنید، حافظوا علی الصلوات والصلاة الوسطی، اگر دو نماز بود که آیه نمیگفت: صلوات، بلکه میگفت: صلاتین، و دو نماز هم که نماز میان ندارند، و لفظ میان در اینجا نمیتواند به معنای معتدل و میانه باشد، چون کلمه جمع صلوات قبل از آن آمده است، اگر میخواستند بگویند: بر نماز معتدل و میانه محافظت کنید، همین را میگفتند، و تکرار بیجا نمیکردند: بر نمازها و نماز میانه محافظت کنید، و اکنون به سراغ دلوک شمس بروید، از زوال شمس تا غسق لیل که نصف شب است ۴ تا نماز خوانده میشود و یکی میماند که آن قران الفجر آیه فرموده است به عنوان پنجم، پس تا اینجا لفظ جمع صلوات در آیه صلاة وسطی، درست شد، و چون نماز صبح یعنی قرآن فجر ابتدای روز و اولین نماز است، پس صلاة میان، میشود نماز عصر، و وجه تاکید بیشتر بر محافظت نماز عصر هم واضح است، چون در بین اشتغال و کار مردم است، نه ابتدای روز و نه انتهای روز و نه وسط روز است که معمولا فراغتی برای نوع مردم حاصل است، بلکه هنگام نماز عصر، مردم باید کار خود را رها کنند و به سوی نماز بشتابند. این است حرف مسلمین در تعداد نمازها (البته بین مفسرین قرآن اختلاف در معنای این آیه زیاد است، و من به عنوان تازه مسلمان نفهمیدم چرا صاحب سرنگار، قرآن فجر را نماز صبح گرفتند؟ و همچنین سایر مسلمین، ولی فعلا با این کار ندارم.) و از محضر ایجاد کننده این موضوع، خواهش میکنم فقط و فقط از خود قرآن برای من ثابت کنند که مقصود از دلوک شمس، آنطور که ایشان میگویند غروب خورشید است، و آن طور که من تفحص کردم لغت دلوک فقط یک بار در قرآن به کار رفته است، چگونه بفهمیم که معنای دلوک چیست؟ با عنایت به این حال سوء ظنی که من به همه کتب مسلمین پیدا کردهام؟ واقعش من هیچ درکی از واژه دلوک ندارم، و سراپا مشتاق هستم قرآن برای من واضح کند که معنای دلوک چیست؟ چون احتمال میدهم کل واژه (لدلوک) یک کلمه باشد، و معنای خاصی در فرهنگ قرآن داشته باشد که مسلمین از آن منحرف شدند، مثلا یعنی نماز را پشت به خورشید بخوان، مثل عبارت: أقم الصلاة مستدبرا للشمس. پس خلاصه سؤال آنکه: چگونه از خود قرآن کریم بفهمیم که معنای دلوک الشمس چیست؟ آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Sunday 26 April 2020 در 10:40PM. |
||
![]() |
![]() |
![]() |
#5 | |||||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
پست113
نقل قول:
hosyn جواب متمسک به ثقلین دوست گرامی، آیا یک تازه مسلمان (که شما اعتماد او را به تعلیمات مسلمین از بین بردید) نمیتواند از شما بپرسد که چرا واژه (طرف) را فارسی معنا کردید؟ در فرهنگ قرآن، طرف یعنی ناحیه و بخش، نأتی الارض ننقصها من أطرافها، و مهمتر این آیه است: فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّكَ تَرْضى طه : 130 ببینید میفرماید: أطراف النهار! مگر روز چند طرف و کناره دارد؟! این تازه مسلمان میگوید: من احتمال میدهم منظور از طرفی النهار، دقیقا خود ظهر و وسط روز باشد، چون وقتی (طرف) به معنای ناحیه و بخش است، پس جمله: أقم الصلاة طرفی النهار یعنی نماز را در محل جمع شدن دو بخش روز اقامه کن! دو بخش روز چیست؟ معلوم است که نصف اول روز یک بخش و طرف، و نصف دوم روز هم طرف و بخش دوم است، و محل اتصال دو بخش روز، همان دقیقا وقت ظهر است! آیا حرف این تازه مسلمان را در توضیح آیه میپسندید؟ چون جز از آیات قران و به قول شما فرهنگ قرآن چیزی دیگری نگفته است! نقل قول:
جواب متمسک به ثقلین یعنی چه که (قرآن فجر) اسمش با خودش است؟!! مگر قرآن یعنی صلاة؟! چه کسی از قرآن نماز میفهمد؟! آیا هیچ شاهدی از آیات دیگر دارید که قرآن یعنی نماز؟ چرا مثل آیه دیگر که شما آوردید (صلاة الفجر) گفته نشده؟ نقل قول:
جواب متمسک به ثقلین دوست گرامی، جواب یک تازه مسلمان به شما خیلی واضح است! اینکه میگویید: (اینکه خورشید در هنگام غروب خود را به کرانه افق می مالد و پایین می رود معیار بهتری برای تعیین وقت است یا مالیدن چشم در اثر تشعشع ؟!) جوابش این است: هیچکدام! هر دو توجیه خنک و باردی است! در کدام زبان به غروب مالیدن اطلاق میکنند؟ نقل قول:
جواب متمسک به ثقلین دوست گرامی، اگر یک تازه مسلمان بتواند به محاورات قوم پیامبر مطمئن شود که کلاهش را به عرش میاندازد! مشکل این است که طبق ادعای شما بعدا مسلمین محاورات قوم پیامبر را طبق بدعتهای خودشان رنگآمیزی کردند، مثلا همین دلوک، از دو حال بیرون نیست، یا شما به تازه مسلمان اجازه میدهید به فرهنگهای لغت مراجعه کند و این را فاصله گرفتن از اصول قرآن نمیدانید، پس در دهها فرهنگ لغت، دلوک را به معنای زوال شمس گرفتهاند، کسی مردمیٰتر از جوهری در صحاح اللغة سراغ دارید که رفت بین بادیه نشینها و کتابش را نوشت، او دلوک را معنای زوال شمس میگیرد و غروب را به قول دیگران نسبت میدهد: الصحاح، ج4، ص: 1584 و دَلَكَتِ الشمس دُلُوكاً: زالتْ. و قال تعالى: أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ ، و يقال: دُلُوكُهَا: غروبُها. و اگر میگویید فرهنگهای لغت اعتبار ندارد چون به دست مسلمین نوشته شده، و مثلا جوهری چون میخواسته بدعت نماز ظهر را محکم کند و جا بیندازد، دلوک را معنا کرده زوال شمس، پس یک تازه مسلمان چه راهی برای به دست آوردن محاورات قوم پیامبر در لغاتی که فقط یک بار در قران به کار رفته است دارد؟ نقل قول:
جواب متمسک به ثقلین پس چرا بدون اینکه دنبال آن در فرهنگ لغت بگردید قاطعانه میگویید معنایش غروب است؟! آیا این تهمت به قرآن حساب نمیشود؟ کدام فرهنگ لغت است که هر دوی زوال و غروب را ذکر نکرده باشد نقل قول:
جواب متمسک به ثقلین اصلا دلوک به معنای مالیدن و مالش دادن نیست، بلکه همانطور که ابن فارس گفته است زوال چیزی از چیزی یا مکانی به آرامی و رفق و سهولت است، و در فارسی هم که دلّاک میگوییم، به خاطر مالش دادن او نیست، بلکه به خاطر این است که با مالش دادن چرک را جابجا کرده و از بدن زائل میکند، و گرنه هر ماساژوری دلّاک نامیده نمیشود: معجم مقاييس اللغه، ج2، ص: 297 دلك الدال و اللام و الكاف أصلٌ واحد يدلُّ على زَوالِ شىءِ عن شىء، و لا يكون إلَّا برِفْق يقال دَلَكَت الشَّمسُ: زالت. و يقال دَلَكَتْ غابت. و الدّلَكُ: وقتُ دُلوك الشَّمس. و من الباب دَلَكْتُ الشَّىء، و ذلك أنّك إذا فعلْتَ ذلك لم تكَدْ يدُك تستقرُّ على مكانٍ دُونَ مكان. و الدَّلُوك: ما يتدلَّكُ به الإنسان مِن طِيبٍ و غَيره. و الدَّلِيكُ: طعامٌ يُتَّخَذ من زُبدٍ و تَمْرٍ شبه الثّرِيد، و المدلوك: البعير الذى قد دلَكَتْه الأسفار و كَدَّتْه. و يقال بل هو الذى فى رُكْبتيه دَلَكٌ، أى رخاوة؛ و ذلك أخَفُّ من الطَّرَق. و فرسٌ مَدلُوك الحَجَبَةِ، أى ليس بحَجَبَتِه إشرافٌ. و أرضٌ مدلوكة، أى مأكولة؛ و ذلك إذا كانت كأنّها دُلِكَتْ دَلْكاً. و يقال الدُّلاكة آخِرُ ما يكون فى الضَّرع من اللّبن، كأنّه سُمِّى بذلك لأنَّ اليد تَدْلُك الضَّرع. قال أحمد بن فارس: إنّ للَّه تعالى فى كلِّ شىء سِرًّا و لطيفةً. و قد تأمّلْتَ فى هذا الباب من أوّله إلى آخرِه فلا ترَى الدّالَ مؤتلفةً مع اللام بحرفٍ ثالث إلا و هى تدلُّ على حركةٍ و مجىء، و ذَهابٍ و زَوَالٍ من مكانٍ إلى مكان، و اللَّه أعلم. نقل قول:
hosyn جواب متمسک به ثقلین توضیح دادم که شما طرف را به معنای لبه و کناره گرفتید، اگر اینطور است آیا معنا دارد که روز بیش از دو طرف داشته باشد؟ پس أطراف النهار در قرآن یعنی چه؟ طرف یعنی ناحیه، و منتظرم جواب تازه مسلمان را بدهید که گفت طرفی النهار یعنی دقیقا ظهر که دو بخش روز یعنی نیمه اول و نیمه دوم، به هم میرسند! خلاصه اینکه شما به هر طریق که میدانید برای این تازه مسلمان معنای واضحی برای دلوک الشمس ارائه دهید تا اختلاف برطرف شود، یا فرهنگ لغت، که هیهات! همگی دو معنا گفتهاند، یا لا اقل به او اجازه دهید از عربهای کافر بپرسد شما از دلوک الشمس چه میفهمید؟ سؤال: معنای دلوک به صورتی که قرآن بتواند رفع اختلاف شما در این تاپیک در تعداد نمازها بکند چیست؟ http://iranclubs.org/forums/showthre...=155488&page=8
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Sunday 26 April 2020 در 10:45PM. |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
#6 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
پست 115 ؟ قاعدتا باید بفرماید: من دلوک، چون باید گفته شود: نماز را اقامة کن از دلوک خورشید تا غسق شب، نه اینکه بفرماید: نماز را اقامه کن برای دلوک خورشید تا غسق شب؟ هر چند در استفاده این حکم فقهی تعبیر لام و من هیچ تفاوتی از حیث مقصود نمیکند اما در مقصود چندین منظوره قرآن کریم، خیلی تفاوت میکند، قرآن میخواهد از این واژه (شمس) در چندین نظام آکسیوماتیک استفاده کند، و نیز میخواهد کل عالم تکوین را تدوین فرماید، و در اینجاست که لام با من تفاوت از زمین تا آسمان میکند!نقل قول:
hosyn متسک به ثقلین دوست گرامی، آیةای که فعلا در این تاپیک نقد است همین آیة شریفه است: أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً (الإسراء 78) به قدری این آیه شریفه زیبا و جذاب است! و مشتمل بر معارف حکمی و فلسفی است! و در عین حال یک بلکه چند حکم فقهی را هم بیان میکند، بلکه وقت چند نماز را با هم میگوید! اگر به این سؤالات دقت کنید میبینید که چه عرض میکنم: ۱- چرا تعبیر فرمود (لدلوک) ؟ قاعدتا باید بفرماید: من دلوک، چون باید گفته شود: نماز را اقامة کن از دلوک خورشید تا غسق شب، نه اینکه بفرماید: نماز را اقامه کن برای دلوک خورشید تا غسق شب؟ هر چند در استفاده این حکم فقهی تعبیر لام و من هیچ تفاوتی از حیث مقصود نمیکند اما در مقصود چندین منظوره قرآن کریم، خیلی تفاوت میکند، قرآن میخواهد از این واژه (شمس) در چندین نظام آکسیوماتیک استفاده کند، و نیز میخواهد کل عالم تکوین را تدوین فرماید، و در اینجاست که لام با من تفاوت از زمین تا آسمان میکند! ۲- چرا از واژه (دلوک) ( که مفهوم نامشخصی دارد استفاده شده؟ چون قاعدتا در مقام تعیین وقت چیزی، نباید از واژههای مبهم و قابل انعطاف استفاده شود، مثلا اگر در فارسی بگویند چه زمانی نماز بخوانیم؟ جواب دهند: وقتی که خورشید میخرامد! آیا این یک تعیین وقت روشن عرفی است؟! دلوک شمس در عرف عرب شبیه واژه خرامیدن در عرف فارس است. ۳- همین تعبیر منعطف برای پایان وقت هم به کار رفته است، غسق اللیل چه وقتی از شب است؟ اگر میگفتند الی نصف اللیل چقدر واضحتر بود؟! چرا قران کریم که افصح و ابلغ کلام است این مسیر نرفته است؟ آیا میخواهد با عوام عرب (نعوذ بالله) قلمبه صحبت کند یا اینکه میخواهد با تمام بشر در طول تاریخ در زمینههای مختلف سخن بگوید و اشارات لطیف داشته باشد؟ ۴- چرا از نماز صبح تعبیر میفرماید به قرآن الفجر؟ مگر نمیشد بگوید: صلاة الفجر؟ ۵- مشهود بودن نماز فجر یعنی چه؟ کدام عالم و عامی است که تا میشنود نماز صبح مشهود بود فورا بفهمد که مقصود چیست؟ به ترجمهها در نرم افزار مراجعه کنید، هر کدام مشهودا را طوری معنا کردهاند! ۲- چرا از واژه (دلوک) ( که مفهوم نامشخصی دارد استفاده شده؟ چون قاعدتا در مقام تعیین وقت چیزی، نباید از واژههای مبهم و قابل انعطاف استفاده شود، مثلا اگر در فارسی بگویند چه زمانی نماز بخوانیم؟ جواب دهند: وقتی که خورشید میخرامد! آیا این یک تعیین وقت روشن عرفی است؟! دلوک شمس در عرف عرب شبیه واژه خرامیدن در عرف فارس است. ۳- همین تعبیر منعطف برای پایان وقت هم به کار رفته است، غسق اللیل چه وقتی از شب است؟ اگر میگفتند الی نصف اللیل چقدر واضحتر بود؟! چرا قران کریم که افصح و ابلغ کلام است این مسیر نرفته است؟ آیا میخواهد با عوام عرب (نعوذ بالله) قلمبه صحبت کند یا اینکه میخواهد با تمام بشر در طول تاریخ در زمینههای مختلف سخن بگوید و اشارات لطیف داشته باشد؟ ۴- چرا از نماز صبح تعبیر میفرماید به قرآن الفجر؟ مگر نمیشد بگوید: صلاة الفجر؟ ۵- مشهود بودن نماز فجر یعنی چه؟ کدام عالم و عامی است که تا میشنود نماز صبح مشهود بود فورا بفهمد که مقصود چیست؟ به ترجمهها در نرم افزار مراجعه کنید، هر کدام مشهودا را طوری معنا کردهاند!
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Tuesday 28 April 2020 در 05:12AM. |
|
![]() |
![]() |
![]() |
#7 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
نقل قول:
در اصل توسط فربد نوشته شده است نمايش نوشته با سلام و تبریک سال نو خدمت جناب hosyn اینجانب در شگفتم که حضرتعالی که اینقدر در بحثهای علمی با این دلسوزی، وقت میگذارید، چرا در زمینه نحوه برخورد سایر کاربران با هم و رعایت ادب و پرهیز از بددهنی، به سایر کاربران تذکری نمیدهید؟ جواب متمسک به ثقلین سلام علیکم کذلک واقعش بعض بحثها را که مرور میکنم نصیب من از آنها اشک چشم است. هر چند مربوط به این تاپیک نیست اما چون فرمودید با اجازه صاحب تاپیک و عذرخواهی از ایشان، عرض میکنم: جواب متمسک به ثقلین نقل قول: آیا فکر نمیکنید که هرچقدر هم در بحث علمی خوب عمل کنیم، وقتی که این انجمن مملو از توهین و بددهنی شد، تاثیر صحبتهای علمی نیز مخدوش میگردد؟ جواب متمسک به ثقلین به مطلب خوبی اشاره کردید، آنچه به نظر من میرسد اکثر اینگونه برخوردها با یکدیگر به خاطر این است که هنوز در فضای بحث، خلأ بحثی و تحقیقی وجود دارد، و گرنه وقتی حرف استدلالی برای گفتن باشد نوبت به حاشیه نمیرسد، لذا بر همه ما لازم است که منصفانه این خلأهای تحقیقی را شناسائی کنیم و سپس ساعتها برایش وقت بگذاریم و صدها کتاب و منبع اصلی را نگاه کنیم تا فضای بحث، پربار شود، و بتواند هر ناظر سوم ولو کافر را قانع کند. نقل قول: چند نمونه از اینگونه برخوردهای کاربران مدعی تشیع را خدمت حضرتعالی عرض میکنم و لطفا بفرمایید نظرتان چیست: جواب متمسک به ثقلین متاسفانه یکی از کارهای بسیار سخت، تفکیک محتوی از روش است، امروزه که در زبانهای برنامهنویسی کاملا این دو از همدیگر جدا شده است اما از بس که ظریف است کاربرانی که مهندس نرم افزار نباشند اصلا متوجه این تفکیک نمیشوند، لذا عرض میکنم تا عقل جمعی بشر هنوز نتوانسته بین جناحگرائی روشی با جناحگرائی محتوائی تفکیک کند ناچار یکی به جای دیگری گذاشته میشود (یعنی عام و خاص من وجه را متباینین میبیند)، و در نتیجه، از اقدامات، نتیجه معکوس اخذ میشود. نکته بسیار مهم این است که در زمانی که روش از محتوی تفکیک نشده، محدودیتهای هر یک بر دیگری تاثیرگذار است، و از اینجا بعضی جانب این و بعضی جانب آن را ترجیح میدهند، اما اگر همگی در تفکیک این دو سعی کنیم میتوانیم با روشهای پیشرفته بدون تاثیرگذاری بر محتوی، تعامل داشته باشیم، و به نظرم هنوز ۲۰٪ در تکمیل روش کار شده است، و نقصان روش، محدویت خودش را بر محتوی تحمیل میکند، و نزد ضرورت چارهای هم نیست، یعنی محتوی فدای روش میشود، اما در حالت فرسایشی، بعض مؤلفههای محتوی، علیه روش، طغیان میکند! نقل قول: اگر کاربری که مدعی تشیع است، کاربر دیگر را وهابی تشخیص دهد، آیا شایسته است که بر مبنای برخی احادیث، وی را زنازاده خطاب نماید؟ جواب متمسک به ثقلین نه تنها شایسته نیست بلکه شبهه حرمت دارد، و گناه وهابی بودن خیلی از ناآگاهان، ناباورانه، بر گردن باورمندان است! نقل قول: اگر کاربری مطلبی در مورد یکی از مراجع تقلید شیعه منتشر نمود که به نظر کاربر مدعی تشیع جسارت تلقی گردید آیا وی حق دارد که با تکیه بر حدیث"الراد علیهم کالرادنا" که بر راویان احادیث اهل بیت دلالت دارد، کاربر دیگر را متهم به انکار پیامبر و خدا نماید؟ جواب متمسک به ثقلین میزان در تشخیص جسارت، عرف عام است، اعم از مسلمان و کافر، و متعلق جسارت هم یا به شخص برمیگردد یا محتوی و یا روش، و در بعض موارد جسارت به محتوی، رجوع به اصل شرع میکند. نقل قول: اگر کاربری که مدعی تشیع است، کاربر دیگر را ناصبی تشخیص دهد، آیا شایسته است که به صورت متوالی و در ابتدای هر جوابش او را ناصبی خطاب نماید؟ جواب متمسک به ثقلین بنده عرض میکنم حتی نسبت به ناصبی قطعی ناصبی زاییده، شایسته نیست ناصبی خطاب کنیم، در یکی از این تاپیکها کاربری که زندیق بود و علنا به همه مقدسات از خدا تا معاد همه را جسارت میکرد وقتی از عبارت من برداشتی کرده بود و گفت چرا با غضب با من سخن گفتی؟ به او گفتم: من غلط میکنم بر تو غضب کنم و حال آنکه نمیدانم عاقبت تو در وقت رفتن از این دنیا چگونه است و عاقبت من چگونه؟ در بحار روایتی آمده از روش دو امام معصوم که هر وقت به یاد آن میافتم بهتزده میشوم، حضرت به مخاطب خود میگویند: گویا اگر ببینی کسی به امیرالمؤمنین سبّ میکند بینی او را قطع میکنی؟! جواب میدهد: آری خودم و خانوادهام چنین هستیم! میفرمایند: چنین نکن، من پشت ستون مسجد نشستهام و میشنوم کسی به امیرالمؤمنین سبّ میکند، و من صبر میکنم تا حرفش تمام شود (بین تهتک او نمیروم که این نکته دارد) سپس میروم و بر او سلام میکنم و دستش را گرفته با او مصافحه میکنم!: بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج72، ص: 399 39- سن، المحاسن أبي عن النضر عن يحيى الحلبي عن ابن مسكان قال: قال لي أبو عبد الله ع إني لأحسبك إذا شتم علي بين يديك لو تستطيع أن تأكل أنف شاتمه لفعلت فقلت إي و الله جعلت فداك إني لهكذا و أهل بيتي فقال لي فلا تفعل فو الله لربما سمعت من يشتم عليا و ما بيني و بينه إلا أسطوانة فأستتر بها فإذا فرغت من صلواتي فأمر به فأسلم عليه و أصافحه. 40- سن، المحاسن أبي عن فضالة عن سيف بن عميرة عن أبي بكر الحضرمي قال: قال علقمة أخي لأبي جعفر ع إن أبا بكر قال يغالي الناس في علي فقال لي أبو جعفر إني أراك لو سمعت إنسانا يشتم عليا فاستطعت أن تقطع أنفه فعلت قلت نعم قال فلا تفعل ثم قال إني لأسمع الرجل يسب عليا و أستتر منه بالسارية و إذا فرغ أتيته فصافحته. .
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
#8 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
قل قول:
در اصل توسط فربد نوشته شده است نمايش نوشته با تشکر آیا بهتر نیست که وقتی طرف مناظره از طرف مدعیان تشیع مورد توهین قرار میگیرد، به جای اشک خالی، مدعیان تشیع را به رعایت ادب و انصاف دعوت نمایید؟ جواب متمسک به ثقلین سرور گرامی، اشک که فقط یک طرفه نیست، بنده اگر بخواهم رفتار افراد را در فضای مجازی رصد کنم به چه کاری دیگر میرسم؟ آیة شریفة لولا دفع الله، حکمت عظیمی در بر دارد، بعض بحثها را که مرور هم میکنم اعصابی برایم نمیماند چه برسد به اینکه دخالت کنم و چند فحش هم به حق یا ناحق بخورم! و تازه بیفایده! معلوم میشود جوابی که خدمت شما عرض کردم تماما نخواندید! هر کس دنبال رفتار شرعی است، ریز به ریز رفتارش را که نزدش مشکوک است از مرجع تقلیدش استفتاء کند تا حجت له یا علیه آن داشته باشد
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Monday 7 August 2017 در 09:01AM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#9 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
نقل قول:
در اصل توسط طارق نوشته شده است نمايش نوشته باسلام خداوند در آیه 44فصلت می فرمایند وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ ۖ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ ۗ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ۖ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ ﴿٤٤﴾ و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم قطعا مىگفتند چرا آيههاى آن روشن بيان نشده كتابى غير عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آوردهاند رهنمود و درمانى است و كسانى كه ايمان نمىآورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مىدهند(44) خداوند می فر مایند .قر آن برای کسایی که ایمان آورده اند رهنمود ودرمان است ولی برای کسایی که ایمان نمی آورند نامفهوم است . جواب متمسک به ثقلین سلام علیکم دوست گرامی، بنده ادعای ایمان ندارم، و اگر آنطوری که شما از مقصود من فهمیدید مراد من هم بوده است از پیشگاه قرآن کریم و نازل کننده آن جلّت عظمته، عذرخواهی میکنم، و استغفار میکنم، ولی به گمان خودم این چیزی که شما فهمیدید نمیخواستم بگویم. نقل قول: در اصل توسط طارق نوشته شده است نمايش نوشته جناب ghanet به زیبایی جواب شما را برطبق قرآن دادند جواب متمسک به ثقلین دوست گرامی، جناب ghanet جواب بنده را ندادند، اینجا فضای اینترنت است، و صدها ناظر خبیر نظاره گرند، ایشان باید معنای دلوک را مستند از عرف عرب طبق همین آیهای که شما آوردید بیان کنند، باید بفهمیم عرب از این آیه چه میفهمد؟ نه اینکه در فارسی دلّاک میگوییم یا نه؟ به نظر شما از دلّاک شاهد آوردن، به زیبایی جواب من را برطبق قرآن دادن است؟! مگر خودشان نگفتند دلوک جز یک مورد در قرآن نیامده است؟ چرا جواب من از آیات صلاة وسطی و حین تظهرون و قبل غروبها را ندادند و دوباره همان حرفهای خودشان را تکرار کردند؟ نقل قول: در اصل توسط طارق نوشته شده است نمايش نوشته الَر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ﴿۱﴾ هود لف لام راء كتابى است كه آيات آن استحكام يافته سپس از جانب حكيمى آگاه به روشنى بيان شده است (۱) خداوند می فرمایند آیات قرآن استحکام یافته و به روشنی بیان شده ولی شما می گویی مفهوم نامشخص دارد آیا باید سخن شمارا بپذیریم یا سخن خداوند را ؟ جواب متمک به ثقلین دوست گرامی، شما به جای (ثمّ) در آیة شریفة، (و) گذاشتید، و صحیح معنا نکردید، به ترجمهای که آوردید دقت کنید به کلمه (سپس) ، لذا حرف من را در مقابل حرف خدا قرار دادید! بنده این آیه شریفه را مدتها قبل در اینجا توضیح دادم: http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=125944 نقل قول: در اصل توسط hosyn نوشته شده است نمايش نوشته بسم الله الرحمن الرحيم ..... ۱- قرآن چيست؟ در يك كلمه: قرآن محكمي است به تفصيل آمده، و اين توضيح خود قرآن كريم راجع به خودش است: بسم الله الرحمن الرحيم الر كتاب أحكمت آياته ثم فصّلت من لدن حكيم خبير (سوره مباركة هود-۱) ميبينيم آشكارا اين آية ميفرمايد قرآن دو مرحله مترتّب بر هم دارد: مرحله إحكام، و سپس مرحله به تفصيل آمدن. آيا معقول است بين محكم و تفصيل آن، رابطه برقرار نباشد؟ اگر به تفصيل آمدن جزاف باشد چگونه مرجع ضمير مقدّر در كلمه (فصّلت) ميتواند به كلمه (آياته) بازگردد؟! يعني دقيقا همين آيات كتاب است كه محكم است و سپس همين آيات به تفصيل در ميآيد، و محكم و مفصّل، دو چيز نيست. سادهترين مثالي كه ميتوانم عرض كنم جدول ضرب است، ميگوييم فرمول جدول ضرب اين است: (ab=c) با ملاحظه اينكه مثلا a نمايانگر ستون اول و b نمايانگر رديف اول و c نمايانگر سل محل تلاقي براي حاصل ضرب است، اگر بپرسيم مرحله إحكام جدول ضرب چبست؟ ميگوييم همين فرمول كه از دل آن جدول پديد ميآيد، اوست كه مرحله وحدت و احكام و استحكام و مصدريت ترسيم جدول است، اوست كه تعيين ميكند در هر سل خاص چه عددي بايد نوشته شود، و اوست كه اگر اشتباها عددي در غير جاي خود نوشته شد صحيح آن را نشان ميدهد. و واضح است كه اين مثال، فقط يك جدول دو بعدي است، اگر جدولي داشته باشيم سه بعدي با فرمول: (abc=d) امر پيچيدهتر ميشود اما روش به تفصيل آمدن يك محكم تغييري نميكند، و جالب است كه هر چند جدول نمايانگر اين فرمول تا بيتهايت ادامه دارد اما در مقام كاربردي، تعيين مقدار جدول ترسيمي، دلخواه خواهد بود. و نيز واضح است كه تا اين فرمول معلوم نشود جدول ضرب نزد ناآگاه، يك سلسله اعداد نامنظم است! اين ديگر چيست كه نظم اعداد را به هم زده! مثلا بعد از ۳۶ نوشته ۴۲ !! .... .
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Monday 7 August 2017 در 09:23AM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#10 | |||||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
پست 126
http://iranclubs.org/forums/showthre...=155488&page=9 نقل قول:
آیا اینکه شما قطعیاتی که هر کافر منصفی هم میفهمد که مثلا در زمان پیامبر اسلام نماز ظهر میخواندند را انکار کنید اسمش درصد خطا پایین آمدن است؟! سبحان الله! شما اگر این حرف خودتان را به یک تازه مسلمان نشان دهید میگوید: برادر من که هنوز کافر است اما از تاریخ اسلام اطلاع دارد میداند که از روز اول بعد از پیامبر در جامعه اسلامی یک فضای دو قطبی حاکم بود که چهار چشمی مواظب هم بودند و هر کجا یکی از طرفین چیز نو میاورد دیگری طبل میزد! صلاة تراویح و دست بسته نماز خواندن و... شواهد روشن است، اما در تعداد نمازها و تعداد رکعات آنها اختلافی نبوده و نیست و نخواهد بود، آیا این تواتر تاریخی چه فرقی با تواتر خود قرآن کریم دارد؟ شما بر قرائت قرآن وقت صبح و شام تاکید میکنید، اگر یک تازه مسلمان از شما بپرسد: اول سوره مبارکه یس آیا شما (yes) میخوانید یا (yasin)؟ از کجا میگویید دومی است؟ میگوید شاید طبق مبنای شما که مسلمین اعتباری ندارند، این بر قرآن تحمیل شده است و مربوط به قرون بعدی است؟ نقل قول:
دوست گرامی، خیلی تعجب است! چرا تکرار؟! بنده چند آیه آوردم و شما هیچ جواب ندادید، بیایید این هم دوباره: حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتينَ (البقرة 238) فَسُبْحانَ اللَّهِ حينَ تُمْسُونَ وَ حينَ تُصْبِحُونَ (17) وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حينَ تُظْهِرُونَ (الروم 18) فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ (39) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ (ق 40) فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّكَ تَرْضى (طه 130) نقل قول:
دوست گرامی! این خیلی واضح است که در این آیه مقام ذکر نماز نیست، بلکه چون قبل از نماز فجر و بعد از نماز عشاء که هواء تاریک است و وقت خواب و استراحت است نباید بدون اذن وارد شوند، اما بعد از نماز ظهر و عصر و مغرب وقت تاریک برای استراحت نیست، لذا اگر بگویند بعد از نماز ظهر مثلا عورة برای شماست معنا ندارد، چون هوا روشن است، لذا در اینجا قید میزند در وقتی که هوا روشن است اما پیراهن خود را بیرون آوردهاید کسی بدون اذن وارد نشود، اگر در این آیه مقصود خداوند ذکر تعداد نمازها بود حرف شما وجهی داشت، اما مقصود ثلاث عورات لکم است. نقل قول:
ببینید با اینکه در این آیه از لفظ صلاة استفاده نشده اما شما برای مقصود خودتان استفاده کردید، چون الفاظ تکبیر و تسبیح و تحمید و سجود و رکوع و قیام و قرآن و.. در قران کریم برای نماز به کار رفته است، لذا دوباره به آیاتی که آوردم مجددا نگاه کنید. نقل قول:
دوست گرامی، آیا طرفی النهار، قرآن است، اما اطراف النهار، قرآن نیست؟! یا اینکه چون با مقصد و مقصود شما هماهنگ نیست هر طور شده باید توجیه کنید؟ نقل قول:
دوست گرامی، آیا به نظر شما در فهمیدن معنای آیه نزد عرب، این حرفها کارساز است؟ بنده راجع به همین آیه مدتی بحث کردیم، و اگر از من میپرسید من معتقدم در این آیه به هر دو معنای غروب و زوال به کار رفته است(از باب استعمال لفظ در اکثر از معنا)، و این را به تفصیل در چندین جلسه بیان کردم، اما استحسانات به درد فهم عرب از یک آیه نمیخورد. نقل قول:
دوست گرامی، مقصود شما مخفی نیست، فعلا میخواهید نماز ظهر و عصر و مغرب مسلمین را به بهانه تمسک به قرآن از دستشان بگیرید، و سپس بگویید نماز صبح و عشاء هم همان قرآن خواندن است! مبادا بروید سجده کنید! وقتی قطعیات مسلمین را از دست آنها گرفتید، در یک جلسه کار قرآن را هم میسازید، خیلی راحت است، میگویید: کی گفته باید (yasin) خواند؟ همان (yes) درست است! درصد خطای آن پایینتر است! و در این سایت دهها مورد دیگر همین بحثها را داشتهایم، بگردید پیدا کنید! آقای اسعد که ادعای پیامبری هم داشت! .
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Monday 4 May 2020 در 05:43PM. |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
#11 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
پست 127
نقل قول: در اصل توسط طارق نوشته شده است نمايش نوشته دوست گرامی برای فهم بیشتر موضوع طارق را مثال می زنم . معنای «طارق» در سوره مبارکه طارق چیست؟ طارق از ماده "طرق" (بر وزن برق) به معناى کوبیدن است، و راه را از این جهت "طریق" گویند که با پاى رهروان کوبیده مىشود، و "مطرقه" به معناى پتک و چکش است که براى کوبیدن فلزات و مانند آن به کار مىرود. از آن جا که درهاى خانهها را به هنگام شب مىبندند، و کسى شب وارد مىشود ناچار است در را بکوبد، به اشخاصى که در شب وارد مىشوند "طارق" می گویند. قرآن خود در این جا "طارق" را تفسیر کرده، مىگوید: "این مسافر شبانه، همان ستاره درخشانى است که بر آسمان ظاهر مىشود و به قدرى بلند است که گویى مىخواهد سقف آسمان را سوراخ کند، و نورش به قدرى خیره کننده است که تاریکی ها را مىشکافد و به درون چشم آدمى نفوذ مىکند جناب ghanet راه صحیحی را برای فهم درست آیه رفتند .جواب متمسک به ثقلین بسیار خوب دوست گرامی، شما که میتوانید از طارق مثال بیاورید چرا همان مورد بحث را توضیح نمیدهید؟! از قرآن کریم توضیح دهید که معنای دلوک شمس چیست؟ اگر از صدها واژه دیگر مثال بیاورید ولی از مورد بحث چیزی نگویید پیشرفتی نداریم! اگر طارق، رونده در شب و مسافر شب است، پس این نجم ثاقب خودش میفهمد که ثقوب و ورود در ملکوت پیدا کرد، امتطاء اللیل در روایت آمده است، مراجعه کنید، اگر دور هم رفتیم روزی مجبور هستیم برگردیم. و اما جناب ghanet پس توضیح دادم که قطعیات مثل خورشید را انکار میکنند، و این همان راه صحیحی است که شما میگویید!
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
![]() |
كاربران ذيل از عبدالعلی69 بابت اين نوشته مفيد تشكر كردهاند : |
![]() |
#12 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
پست 129
http://iranclubs.org/forums/showthre...=155488&page=9 نقل قول: در اصل توسط ghanet نوشته شده است نمايش نوشته مسلماً دین مادری چون در قرآن خبری از نماز ظهر نیست. جواب متمسک به ثقلین خود قرآن، سند دین مادری است یا دین الهی؟
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Thursday 10 August 2017 در 06:51AM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#13 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
نقل قول:
در اصل توسط ghanet نوشته شده است نمايش نوشته دین الهی. جواب متمسک به ثقلین به چه دلیل؟ پست 133 قل قول: در اصل توسط ghanet نوشته شده است نمايش نوشته به دلیل مطالبی که در آن آمده جواب متمسک به ثقلین مثلا چه مطلبی؟
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Thursday 10 August 2017 در 06:53AM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#14 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
پست 135
نقل قول: در اصل توسط طارق نوشته شده است نمايش نوشته دوست گرامی مثالی را که زدم از مفسرین قرآن بود که برای معنی کردن طارق بکار برده بودند . موضوع اصلی بحث بر سر متشابهات بود که قرار بود آیاتی را بیاورید که غیر از خدا وراسخون کسی مفهوم آن را نداند شما به آیه ای اشاره کردید که قابل فهم است و در نتیجه از آیات متشابه بحساب نمی آید اگر می توانی چند تا از این آیات متشابه بیاور که غیر از خدا و راسخون کسی مفهوم آن را نداند نه اینک بگویی این آیه در گذشته قابل فهم بوده ولی حالا نیست . جواب متمسک به ثقلین دوست گرامی، حرف من را با دیگری مخلوط کردید! من هرگز نگفتم در گذشته قابل فهم بوده و الآن نیست! من آیة نقد مثال زدم که از اول نزول متشابه بوده! یعنی بین خود صحابه، هم تفسیر دلوک شمس به زوال شمس است و هم مغرب! اصلا عرف عرب هر دو را دارد! مراجعه کنید به دهها کتب لغت و تفسیر تا ببینید که معنای دلوک شمس نزد خود عرب به هر دو معنای مغرب و ظهر به کار رفته است! *************** این نکته را تذکر دهم که آیه شریفه نمیفرماید آیات متشابه مفهوم نیستند! بلکه میفرماید آیات متشابه طوری هستند که تاویل دارند و تاویل آنها را دیگران نمیدانند، و کسانی که در دلهایشان زیغ است برای طلب فتنه و تاویل، سراغ متشابه میروند، اما کسانی تنها به جهت فهم، سراغ آیات متشابه بروند و وقتی به تاویل رسیدند بگویند علم تاویل این آیات نزد خداست آنها جزء مؤمنین هستند. .http://iranclubs.org/forums/showthre...=155488&page=9
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Thursday 10 August 2017 در 06:53AM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#15 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 23,322
|
ج: معنای تمسک به قرآن ، نفی سنت نیست
پست136
http://iranclubs.org/forums/showthre...155488&page=10 نقل قول: در اصل توسط ghanet نوشته شده است نمايش نوشته در هر عصر و روزگاری ( از آدم تا خاتم) مسلمین همواره امت وسط بوده اند بخاطر اینکه معارف الهی را از پیامبر خود می گرفتند و به دیگران می رسانند. این موضوع در آیات 143 سوره بقره و 78 سوره حج توضیح داده شده است. و این همان صلات الوسطی است که برترین و خطرناکترین صلات است. جواب متمسک به ثقلین آیا مسلمین که امت وسط هستند خودشان صلات وسطی هستند که سایرین سفارش شدهاند سراغ آنها بروند، یا اینکه مسلمین وسط، خودشان سفارش شدهاند که به سوی صلات وسطی بروند؟ .
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() آخرين ويرايش عبدالعلی69 ، Thursday 10 August 2017 در 06:54AM. |
![]() |
![]() |
![]() |
Bookmarks |
كاربراني كه در حال مشاهده اين گفتگو هستند : 1 (0 عضو 1 ميهمان) | |
ابزار گفتگو | |
|
|