![]() |
|
![]() |
#31 | |
همانا صبح نزديك است
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
نقل قول:
__________________
|
|
![]() |
![]() |
كاربران ذيل از صبح بابت اين نوشته مفيد تشكر كردهاند : |
![]() |
#32 |
عضو ثابت
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
بار منفی متوجه من نکردی اما بار مثبت بزرگیو متوجه خودت کردی... فقط امثال خودت مثه تو فکر می کنن
__________________
الهی تو نگهدارنده ای...
|
![]() |
![]() |
![]() |
#33 | |||||||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2014
پاسخها: 356
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
لازم میدانم عرض کنم فقط قسمتهایی پاسخ داده شده که به موضوع اصلی بحث مربوط میشود.
نقل قول:
فرض کنید در زمان حاضر امریکا به کشوری حمله کرده و مردم آن را به طور رسمی با عنوان "برده" به بردگی بگیرد! خب نظر شما و بقیه مردم جهان چه خواهد بود؟! آیا نمی گویید و نمیگویند که امری غیر انسانی و وحشیانه به وقوع پیوسته؟ آیا اگر ایران وارد جنگ با دشمن مثلا کافر بشود مردم طرف مقابل را به بردگی میگیرد؟! نقل قول:
مقابله یه مثل وقتی که عمل وحشیانه باشد غیر قابل قبول است. در ادامه ذکر چند نکته لازم است: 1- شما تمام مبنای بحث خود را روی مقایسه اشتباه "اسیر جنگی" با "برده" قرار داده اید که همین باعث شده کل موضوع و دفاعیات شما از امر غیر انسانی برده داری باطل شود! اسیر جنگی با برده متفاوت است. شما در حال حاضر کدام کشور را میبینید که به اسیران جنگی خود "برده" بگویند؟؟ شما قوانین اسران جنگی را با قوانین برده داری مقایسه میکنید و طبق همین مقایسه از بیخ اشتباه خود , نتیجه گیری میکنید. 2-منطق حکم میکند که بین قانون و نحوه اجرای قانون تمایز قایل شد. اینکه شخصی یا کشوری بر خلاف قوانین با اسیران جنگی خود رفتار کند ایرادی بر خود قوانین وارد نمیکند. انواع شکنجه و بدرفتاری با اسیران جنگی ممنوع است و اگر در جایی خلاف این صورا گیرد ایرادی بر خود قانون وارد نیست ام شما اصلا به این موضوع توجه نمیکنید. 3-شما دلیل برده گرفتن دشمن را این میدانید که ممکن است دوباره علیه شما وارد جنگ شود و برده را منحصر به جنگجوی اسیر شده میکنید ولی در اسلام به هیچ وجه چنین نیست و زن و بچه و تمام افراد سرزمین تصرف شده برده محسوب میشوند و همین عذر سست شما را باطل میکند. کودک و پیر و زن را بردگی میگیرید و بعد برای این عمل خود چنین بهانه سستی میاورید؟! 4-در حال حاظر اسیران جنگی بعد از پایان جنگ بین طرفین معاوضه میشوند و قرار نیست که تا ابد اسیر باقی بمانند و اگر اسلام نگران بازگشت جنگجویان بود باید چنین میکرد ولی نه تنها چنین نکرده بلکه زنان و کودکان و غیر نظامیان را نیز به بردگی میگیرد و به این نیز بسنده نمیکند و تمام نسلهای بعدی بردگان نیز تا ابد برده باقی میمانند. 5- اینکه اسیران امروز راهی برای برطرف کردن نیاز جنسی خود ندارند به این دلیل است که باید آزاد شوند و قرار نیست تا ابد تولید مثل (یا به عبارت دیگر تولید برده) کنند! نقل قول:
اما شما فرزند شخصی را به بردگی میگیرید و آن کودک را از مادرش جدا کرده به فروش میرسانی و دلیلتان این است که به او یادآوری کنید که برد است!!! فروش یک کودک خردسال قسمتی از آن دلیل "عدم بازگشت به سپاه دشمن" است؟!! چنین فعلی کاملا غیر انسانی و شرم آور است. عرض کردم "اینکه به شما اجازه میدهد تا با زن شخص دیگر همخوابگی کنید خود وحشیانه است. " ولی شما چنین چیزی را نفی کردید که به نظر میرسد یا منظور بنده را متوجه نشدید یا از این قانون بی خبر هستید. طبق قوانین اسلام وقتی زنی را به بردگی میگیرید حتی اگر او قبل از اسارت شوهر داشته باشد , مالک او می تواند بدون طلاق و بدون عقد با همخوابگی کند حتی اگر آن زن راضی به این کار نباشد. در واقع زن برده یا کنیز از نظر جنسی کاملا در اختیار صاحب خود قرار دارد و به این جهت است که میگویم یک مسلمان به خود حق میدهد تا با زن شخص دیگر همخوابگی کند. نقل قول:
2- اینکه گفته میشود افراد طرف شکست خورده را به بردگی بگیرید منع برده داری محسوب میشود؟!!!! مانند این است بگوییم فقط از خانه های واقع در فلان خیابان دزدی کنید و این را منع دزدی به حساب بیاوریم! همانطور که عرض کردم در اسلام به هیچ وجه منعی برای برده داری دیده نمیشود و چه بسا برای ترغیب مردم به جنگ و گردآوری سپاه وعده برده و غنیمت گرفتن زنان داده میشود. نقل قول:
موضوع بر سر این نیست که با آزاد کردن یک برده یه عنوان مجازات چه کسی ضرر کرده و چه کسی نفع کرده بلکه وضوع این بود که این مجازات و گرفتن برده ای از شخصی به معنی بد بودن برده داری نیست. نقل قول:
خدمت شما عرض کردم کسی که به تمام دستورات اسلام عمل کند هرگز مجبور به آزاد کردن برده ای نخواهد بود. پس اسلام به خودی خود منجر به آزاد کردن برده نمیشود. آنچه باعث آزادی برده میشود سرپیچی از دستورات اسلام است. پس تا زمانی که مطیع دستورات اسلام هستید برده ای آزاد نمیشود. نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
همانطور که خود شما نیز اذعان داشتید محمد و ائمه بعد از او نیز خود برده داری میکردند که اگر اسلام مخالف برده داری بود باید این اشخاص خود اولین پیشگامان مبارزه با برده داری میبودند که کاملا جهت مخالف را پیمودند. و در انتها مجددا متذکر میشوم که در اسلام حتی یک دستور پیدا نمیشود که به طور صریح و قاطع با برده داری مخالفت کند و بلعکس برده داری همیشه مشوقی برای جنگ بوده! |
|||||||||
![]() |
![]() |
![]() |
#34 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2014
پاسخها: 356
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
از احکام غیر انسانی دیگر در اسلام می توان به حکم قتل مرتد اشاره کرد.
باید کسی را به قتل برسانند فقط به این دلیل که او عقایدش تغییر کرده! طرز فکرش عوض شده! نوعی دیگر فکر میکند! ولی در عین حال هیچ جرمی حتی یک ناسزا هم مرتکب نشده! |
![]() |
![]() |
![]() |
#35 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Dec 2013
مكان: نعیم
پاسخها: 20,154
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
زننده تایپک تونه دختری داری بنام زهرا واز اولش خودت هم هیچ دینی نداشتی و نداری مثل تعجب لا چینی لا ئیک و......بهائی ویهودی
__________________
![]() اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
#36 | ||||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Sep 2014
پاسخها: 135
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
یکبار پاسخ کاربر تعجب را با هم مرور کنیم ببینیم آیا ایشان به پاسخهای بنده پاسخ داده است یا حرفهای قبلی خود را تکرار کرده است. قبل از شروع بحث یادآوری می کنم که اگر بخواهید از روش این شاخ به آن شاخ پریدن استفاده کنید بنده بحث را ادامه نخواهم داد.اینکه یک بحث تمام نشده پرونده بحث دیگر را باز می کنید و می گویید نقل قول:
در هرصورت اگر واقعا دنبال بحث علمی هستید از این کارها صرف نظر کنید و بحث را داخل بحث نکنید. اکنون ببینیم آیا پاسخهای شما چه مقدار معتبر است: اولا تناقضات موجود در کلام. به ابتدا و انهتای کلام خود دقت کنید: نقل قول:
اما سراغ مفاد پاسخهای شما برویم: نقل قول:
توضیح مطلب اینکه ما گاه بین خوب و بد قضاوت می کنیم گاهی بین بد و بدتر و مفهوم غیرانسانی بودن در این دو متفاوت است. مثلا بین آزاد گذاشتن انسانها و زندانی کردن آنها قطعا اولی خو ب و دومی بد است و غیرانسانی. اما اگر عده ای مجرم و قاتل و جانی پیدا شد آیا باز هم زندانی کردن آنها بد است. اینجا بین بد و بدتر باید تصمیم بگیریم. زندانی کردن افراد بد است اما آزاد گذاشتن جانیان قاتل بمرتب بدتر است. در چنین شرایطی اگر کسی اصرار کند که زندانی کردن این افراد غیرانسانی است کاملا برخطاست. در بحث ما هم استدلال بنده این بود که معضلی داریم به اسم اسرای جنگی. در قبال این معضل کشورهای مختلف چند راه در پیش می گیرند: یا زندان می سازند و فرد را از انواع حقوق و آزادیهای انسانی محروم می کنند و برای تامین مخارجشان یا از آنها بیگاری بکشند (شبیه زندانهای سیبری روسیه) یا با شکنجه دادن دل خود را خوش کنند (شبیه زندانهای آمریکا در گوانتانامو) که در هر صورت شخص را دچار آسیبهای مختلف شخصیتی می کنند که اگر بعد از دهها سال جنگ تمام شد و به وطنش برگشت تا آخر عمر دچار آسیبهای ایام اسارت باشد یا اینکه هر فردی را به یک خانواده تحویل دهند و به او اجازه فرار ندهند. او را موظف به رعایت دستورات صاحبخانه کنند اما در عین حال برای او حقوقی قائل باشند که صاحبخانه نتواند به او ظلم کند و در فرهنگی که عنوان برده بسیار شیوع دارد و هیچ قبحی ندارد از این عنوان برای کار خود استفاده کنند اما بقدری وضعیت را تغییر دهند که با وضعیت بردگی (که همان موقع در همه جوامع شایع است) از زمین تا آسمان متفاوت باشد. اینجا مساله از سنخ بد و بدتر است نه از سنخ خوب و بد و چنانکه در بحث شما هم کاملا واضح است: نقل قول:
پس اگر می خواهید پاسخ بدهید اولا باید مساله را در فضای بد و بدتر (اینکه اسیرها را چه کنیم) حل کنید نه در فضای خوب و بد (اینکه زندانی کردن یا برده گرفتن به خودی خود خوب است یا بد) و ثانیا تفاوت بار فرهنگی واژه ها در امروز و آن روز سوء استفاده نکنید. اما ادامه پاسخ شما: نقل قول:
باز با مثالهای بی ربط بحث را منحرف کرده اید. اصل مقابله به مثل یک اصل عقلایی در تمام جوامع است و بر همین اساس است که تمام جوامع بشری جنگ در مقام دفاع را مشروع می دانند. مگر جنگ بد نیست؟ پس اگر علیه ما جنگ را شروع کردند ما جنگ نکنیم؟ کدام عاقلی این را می پذیرد؟ بله، اگر در کارهایشان ظلمی کردند ما ظلم را از آن جهت که ظلم است تکرار نباید بکنیم اما از آن جهت که ظلم است نه از جهات دیگر. برای فهم مطلب از برخی دستورات اسلام در جنگ مثال بیاورم. اسلام در جنگهای خود (حتی اگر دشمن این کار را بکند) اجازه نمی دهد که آب را بر دشمن ببیندیم. (مثال بارزش جنگ صفین و عاشورا است که در هر دو لشکر دشمن آب را بر امام و اصحابش بستند اما در هردو وقتی امام و اصحابش آب را در اختیار داشتند به دشمن اجازه استفاده از آب دادند). اما آیا می توان گفت که چون کشتن انسانها بد است وقتی دشمن به ما حمله کرد برای کشتن ما ما دست به کشتن او نزنیم؟ آیا جنگ بدون کشتن دشمن ممکن است؟ اینجا همه جوامع می گویند در مقام دفاع کشتن دشمن مشروع است. چرا؟ از باب مقابله به مثل. چون اگر بخواهیم دشمن را عقب بزنیم باید بداند که اگر بکشد کشته می شود؛ نه اینکه خیالش راحت باشد که هرچه بکشد کشته نخواهد شد. پس اصل مقابله به مثل یک اصل کاملا عقلایی است. در بحث حاضر هم بردگی یک ابعاد ظلم آمیز داشت که اسلام همه را ممنوع کرد (که در بحث قبل اشاره کردم) اما آنها وقتی ما را بگیرند برده می کنند چرا ما آنها را برده نکنیم؟ به علاوه که آنها وقتی برده کردند ظلمهای متعددی روا می دارند که اسلام همه این ظلمها را ممنوع کرد. در واقع برخلاف سخن شما که گفته اید نقل قول:
به علت کاری که یکدفعه پیش آمد الان امکان ادامه بحث را ندارم. انشاء الله در اولین فرصت بقیه مطالب را توضیح خواهم داد. انشاءالله همین امشب برخواهم گشت. |
||||||
![]() |
![]() |
![]() |
#37 | |||||||||||||||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Sep 2014
پاسخها: 135
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
ادامه مطالب قبل
کاربر تعجب در ادامه گفته اند نقل قول:
گفته اید: نقل قول:
در ادامه گفته اید: نقل قول:
یکی از مقدماتی که در بحث قبل اشاره نشد این بود که تفاوت جنگهای آن زمان و امروز را درست درک کنیم. امروزه یکی از پدیده های مدرن اصطلاحا nation-state است که از آن به دولت ملی تعبیر می شود و یکی دیگر از پدیده ها شکل گیری سازمانهای بین المللی است که هردوی اینها در دوره های قبل وجود نداشته است. این مولفه ها موجب تفاوتهای جدی در بسیاری از واقعیتهای اجتماعی امروز و آن زمان شده است. از باب نمونه می تواند به تغییر معنای «تغییر حاکمیت» اشاره کرد. در دوره های قدیم که دولت ملی و سازمانهای بین الملل وجود نداشت پیروزی و شکست در درجه اول در گروی افراد و قبیله ها بود و مرز کشورها را همین مولفه تامین می کرد. یعنی حکومت با افراد و قبیله ها تعریف می شد و همین طور مرز حکومتها. مثلا ایران و روم وسعتشان یک وسعت معین نبود و مناطق تحت شمول اینها هم یک مناطق ثابتی نبود لذا سنخ جنگهای بین دو ملت در آن زمان این طور نبود که جنگ تمام شود و همه به خانه خود برگردند. اما امروز مفهوم دولت ملی چنان بر روابط انسانها سایه افکنده که بعضی وقتها حکومتها زیر و رو می شود اما روابط همسایگی و مطالبات سرجای خود باقی است. لذا حتی در جنگ جهانی وقتی دیوار برلین کشیدند و دو حکومت کاملا متضاد در دو طرفش راه انداختند اما دو آلمان همچنان دوتا عضو یک واحد باقی ماند و لذا همواره از آنها به آلمان شرقی غربی یاد می شد (اگر دقت کنید که وحدت اینها صرفا به یک نژاد نبود چرا که آن ملتی که در قدیم وجود داشت که آلمان مهمترین بازمانده آن است شامل برخی کشورهای همسایه آلمان مثل اطریش می شد در حالی که هیچگاه بحث نشده که باید اطریش و آلمان یکی شوند با اینکه همواره بحث بود که دو آلمان یکی شوند یا دو کره هنوز این بحث برایشان مطرح است. اما مثلا با اینکه منطقه ای که امروزه عراق نام دارد قرنها جزیی از منطقه ایران بوده اما اینکه این دو یکی شوند اصلا مطرح نیست و جالبتر اینکه دو کشوری مثل ایران و عراق که 8 سال با همدیگر می جنگیدند امروزه کاملا در کنار هم و با هم هستند پدیده ای که نظیرش را در تاریخ قبل از دولت ملی پیدا نمی کنید. یعنی اگر دو ملت (مثلا ایران و روم در قدیم یا ایران و افغان در قرون نزدیکتر به ما) در مقابل هم بودند دیگر همواره در مقابل هم بودند حتی اگر حاکم یکی دیگری را تصرف می کرد همچنان در مقابل هم بودند تا دوباره جدا شوند (تنها استثنای مهم تاریخ اسلام است که وحدت عجیبی بین ملتها برقرار کرد که تا سه چهار قرن قبل همه ملتها در این واحد یکی شده بودند هرچند که حکومتهای مختلفی بعضا بر آنها حکمفرما بود) اگر این فضا درست فهمیده شود بخوبی معلوم می شود این مطلب که امروزه اولا بین افرادی که می جنگند با افرادی که در شهر زندگی می کنند تفاوت می گذارند و ثانیا بعد از پایان جنگ اسیرها به زندگی عادی برمی گردند اصلا وجود نداشته است. دو ملت (جدای از فضای جغرافیاییشان که دائما کوچک و بزرگ می شده) اگر با هم دشمن بودند دشمن بودند و اگر صلح می کردند به معنای صلح موقت بوده نه دست برداشتن از سر همدیگر لذا مثلا جنگهای ایران و روم را جنگهای سیصد ساله می دانند در حالی که همه می دانیم که کل سیصد سال در جنگ نبودند. یکبار دیگر این جمله خود را مطالعه کنید که: نقل قول:
ضمنا قبلا به تفصیل توضیح دادم که اسلام مکانیسمهایی تعبیه کرد که به انواع طرق بردگان آزاد شوند و بهترین شاهد بر اینکه بردگان تا ابد نمی ماندند این است که شما مدتهاست در کشورهای اسلامی برده مشاهده نمی کنید با اینکه هیچ زمانی را نمی توانید پیدا کنید که مثل کشورهای غربی بگویید از این زمان برده داری ممنوع شد. نقل قول:
این وضعیتی بوده که در جهان بوده و در غرب هم تا دو سه قرن قبل شایع بود واسلام 14 قرن قبل همه اینها را باطل اعلام کرد و آن حقوقی که قبلا عرض شد برای برده ها قرار داد تا حدی که اگر کسی منصف باشد می بیند اسلام به جای اینکه مثل غربیها فقط هیاهو کند و اسم برده داری را بردارد اما در قالب استعمار و هزار راه دیگر برده داری را ادامه دهد عملا بدون اینکه بر سر اسمش بحث چندانی بکند فرهنگ برده داری را عملا برانداخت و وضعیت برده ها را به وضعیتی شبیه وضعیت کلفت و نوکر ارتقا داد و از طرف دیگر کوشید با انواع روشها همین مقدار اسمش هم کم کم حذف شود که عملا در تاریخ اسلام حذف شد نقل قول:
ضمنا آن مقدار که در ذهنم هست اسلام شرط عده را در همینجا هم معتبر میداند و این گونه نیست که زنی که دیروز با همسرش بوده امروز در اختیار مرد جدید قرار گیرد ضمنا چنانکه خود شما اشاره کردید قوانین را از اجرایش جدا کنید. من با جنگهای زمان خلفا کار ندارم. در ادامه گفته اید: نقل قول:
نقل قول:
در ادامه مطلب بنده را نقل کرده اید که گفته بودم: نقل قول:
نقل قول:
آیا این جمله مرا اصلا نخواندید که نقل قول:
نقل قول:
در ادامه گفته اید: نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
آخرين ويرايش Hosein- ، Monday 20 October 2014 در 11:17PM. |
|||||||||||||||||
![]() |
![]() |
تعداد 3 كاربر از Hosein- بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#38 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Jun 2009
پاسخها: 1,591
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
نقل قول:
چه خوبه که اون بچه از این حداقل آزادی برخوردار باشه که اعتقاداتشو خودش به دست بیاره.
__________________
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت |
|
![]() |
![]() |
![]() |
#39 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Sep 2014
پاسخها: 135
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
نقل قول:
نقل قول:
آیا این بچه این حقها را دارد یا فقط در مورد اعتقادات دینی چنین حقی دارد؟ و اگر بچه فقط در اعتقادات دینی حق آزادی انتخاب دارد چرا در بقیه نداشته باشد؟ |
||
![]() |
![]() |
تعداد 3 كاربر از Hosein- بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#40 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Jul 2002
سن: 44
پاسخها: 6,212
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
نقل قول:
به مطالب بالا اين نكته را اضافه فرماييد كه اگر ان فرزند به سن تمييز رسيد و والدينش را سرزنش كرد كه مثلال شما چرا مرا به مدرسه نفرستاديد يا چرا دين و مكتب و مسلكي كه خود فكر مي كرديد بهترين دين است و انرا برگزيده بوديد به من هم نياموختيد ولدين وي چه پاسخي خواهند داشت
__________________
![]() |
|
![]() |
![]() |
كاربران ذيل از SAFA بابت اين نوشته مفيد تشكر كردهاند : |
![]() |
#41 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Jun 2009
پاسخها: 1,591
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
نقل قول:
بحث اعتقادات و مذهب بحثی کاملا شخصی هستش و هیچ ربطی به شما یا من نداره که این بچه(که بنده احتمال میدم فرضی باشن البته!) چه اعتقادات مذهبی ای داره. و البته در مثال هاتون امور شخصی و غیر شخصی رو بطور مختلط ارائه دادید دوست من،طبیعیه که این بچه میتونه مواد مخدر مصرف کنه میتونه مصرف نکنه، آسیبش رو خودش متوجه خواهد شد. اما همین وسط اجازه بدید مقایسه انجام بدیم تا شاید اگه متوجه نبودید الان واضح بشه موضوع. آیا اصولا بحث اعتقادات این بچه با مصرف مواد( یا هرکدوم دیگه از مثال های دیگه ای که زدید) قابل مقایسه است؟ فکر میکنم قیاس مع الفارق به اندازه ی کافی واضح باشه و نیازی به توضیحات اضافه نداره.
__________________
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت |
|
![]() |
![]() |
![]() |
#42 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Jun 2009
پاسخها: 1,591
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
نقل قول:
فرق درس و مدرسه رو با دین و مسلک البته شرح دادم که بهش نمیپردازم. اما چون فکر میکنم اصل منظور شما همون"جوابگویی والدین در برابر فرزند" باشه باید بگم که خب این یک احتمال 50 درصدی هستش! همونطور که شما احتمال میدید این کودک زمانیکه بزرگ شد والدینش رو بازخواست کنه که چرا من رو با فلان مذهب یا دین آشنا نکردید،باید این احتمال هم داده بشه که وقتیکه بزرگ شد و از قضا از دوران کودکی با دینی اشنا شده بود،پدر و مادرش رو مورد بازخواست قرار بده که چرا از زمان بچگی چنین عقایدی رو(قصد توهین ندارم)" توی مغز من فرو کردید"؟ اون بچه چیزی رو از دست نداده در دوران جوانی و این فرصت رو داره که بخواد با هر دینی،حالا اینجا اسلام، آشنا بشه. اما وقتی که از دوران کودکی با این عقاید بار بیاد، شرایط اصلا قابل مقایسه با حالت قبلی نیست.چون همونطور که گفتم این عقاید حتا تا ناخودآگاه کودک هم نفوذ میکنه و تغییر اون بسیار سخت و حتا غیرممکنه.
__________________
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت |
|
![]() |
![]() |
![]() |
#43 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Jul 2002
سن: 44
پاسخها: 6,212
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
نقل قول:
__________________
![]() |
|
![]() |
![]() |
كاربران ذيل از SAFA بابت اين نوشته مفيد تشكر كردهاند : |
![]() |
#44 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Jun 2009
پاسخها: 1,591
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
نقل قول:
اینجا لازم میدونم این نکته رو بگم که بی دین بزرگ کردن فرزند خلاف این موضوع هست که اون رو مخالف با مذهب بار بیاریم، که این موضوع دقیقا به نظر من هیچ فرقی با این نداره که اون بچه رو با عقاید مذهبی بار بیاریم. نظر من اینه که صرفا نباید تعلیمات دینی به فرزند داده بشه. ممنون میشم اگه توضیح بدین چه دلیلی برای این نظرتون دارید که بی دین بزرگ شدن بچه (منظور ندادن تعلیمات دینی به ایشون در سنین خردسالی) باعث لاابالی بار اومدن اون میشه؟ چرا فکر میکنید باعث تلف شدن عمر اون میشه؟و چرا فکر میکنید "یک نوع رهایی"برای اون به ارمغان نمیاره؟
__________________
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت آخرين ويرايش jacob ، Thursday 23 October 2014 در 08:21PM. |
|
![]() |
![]() |
![]() |
#45 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2014
پاسخها: 356
|
ج: من کار درستی میکنم که زهرا دخترم رو بی دین بزرگ میکنم ؟
نقل قول:
بنده امیدوار بودم بعد از چند وقت یک شیعه اخلاق مدار را برای بحث کردن یافته باشم اما گویا شما هم مانند دیگر دوستانتان عادت دارید نظریات نادرست خود را در مورد دیگر کاربران درفضای عمومی منتشر کنید. چنین مواردی ترور شخصیت مقابل است و از نظر اخلاقی کار درستی نیست ولی بنده همچنان امیدوارم. |
|
![]() |
![]() |
![]() |
Bookmarks |
کلیدواژه ها |
آتئیسم, آیات خشونت, اسلام, دین, فرگشت, قرآن, مسلمان |
كاربراني كه در حال مشاهده اين گفتگو هستند : 1 (0 عضو 1 ميهمان) | |
ابزار گفتگو | |
|
|